#بخشودگی
در آخرین نفسها
با دستهای خالی رو به آسمان
که کولهبار خویش
بر زمین نهادهایم
و جهان واگذاشته
برهنه از دامنی به دنیا آمدیم
برهنهتر، در دامنات به دنیای تو میآئیم
بیخویش میآئیم
و اینک میدانیم
از ابتدا
بالیدن و شکفتن
و هر چه بود و نبود
به بوی تو بود
از ابتدا
تا این دقایق سبک آخرین
این پروانهگی
در فرصت میان آمدن و رفتن
تنانه در پیلهی خواهشها دم زدیم
و روزگار را
از های و هوی گردش خونی بسته و گرم آکندیم
وهیچ، هیچ ندانستیم
تمام غفلتی تنیدهایم
اکنون
ای.. روشنای دیر رسیدهی دانایی!
استاد سیدمحمدرضا روحانی رانکوهی
از مجموعهشعر؛: «اینجا که او»
مفاخرگیلان